سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نودهشتیا

صفحه خانگی پارسی یار درباره

رمان پلیس به اضافه ی عشق | اتنا سرلک کاربر انجمن نودهشتیا

 

     6qe_photo_2020-11-21_11-43-35.jpg          ??به نام یگانه معشوق عاشقان ??

             ?? رمان: پلیس به اضافه ی عشق 

                 ????به قلم: آتنا سرلک

                 ژانر: پلیسی_عاشقانه

 

مقدمه : یک روز تو را خواهم دزدید...تورا به امن ترین گوشه ی قلبم خواهم برد،در انجا گروگانت میگیرم... یک داستان پلیسی عاشقانه....پای همه چیزش هم می ایستم؛ پای بیراهه رفتنم!بیراهه هم برای خودش راهی است....اصلا در حصار اغوشم زندانت خواهم کرد ودر قبال ازادی ات....ازادت میکنم بشرطی که تا ابد مال خودم شوی!

خلاصه: به تماشا سوگند، به اغاز کلام، به سبزی لباس، به نشان سرافرازی بر دوش، به ارامش شهر، برای شما می نویسم، برای شمایی که در سرما و گرما زیر بارش تیر و تفنگ برخود پیچیدید.

 

بخشی از رمان:

روزبه 

به پهلوی چپ چرخیدم و دستم را، زیر بالشت بردم. در آهنی سلول، با خشونت باز شد و کیانوش، با عصبانیت ظاهری، وارد سلول شد. توی جام نیم خیز شدم؛ به چهره‌ی درهمش نگاهی انداختم و اخم‌هایم را، درهم کشیدم. با بدخلقی داد زدم:

- ببینم نفله، تو این جا چه غلطی می‌کنی؟

با این حرفم، با لحن عصبی گفت:

- این جا فقط من سوال می‌کنم؛ مفهومه برات جوجه؟! 

از روی تختم که طبقه‌ی دوم بود، به پایین پریدم. در حالی که قولنج  گردنم را می‌شکستم، به سمتش رفتم و در همین حین هم ادامه دادم:

- مثل این که گردنت روی سرت اضافی کرده که این جوری نطق می‌کنی!

 

مطالعه‌ی رمان پلیس به اضافه ی عشق